محمد حنیفپور، استاد فلسفه، روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی ساکن محله جاهدشهر است. او با ۲۸ سال سابقه تدریس روانشناسی مدرن و فلسفه اسلامی در مراکز دانشآموزی و دانشگاههای مختلف کشور تألیفات و مقالات متعدد درحوزه روانشناسی مدرن و فلسفه اسلامی دارد.
حنیفپور در تألیفات روانشناسی خود، در کنار بیان قوانین روانشناسی مدرن، از اصول و قوانیناسلامی نیز بهره برده و در مسائلی که روانشناسی مدرن و قوانین آن پاسخگو نیست، با اصول و قوانین عقلی و اسلامی مسائل مختلف روانشناسی را تجزیه و تحلیل میکند.
وی درکنار استادی و تدریس در دانشگاه، به عنوان یک فعال اجتماعی و فرهنگی با بخشداری داورزن، فرمانداریهای تربتجام و درگز همکاری داشته و در بازه زمانی چهارسالهای بهعنوان معاون مدیرکل امور تربیتی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان (بزرگ) انجام وظیفه کرده است.
در زمان حضورش در بخشها و شهرستانهای محروم استان نظیر داورزن، درگز و تربتجام مبدع خدمات زیادی بوده و با بهادادن به طرحهای خوداشتغالی و استفاده از ظرفیتهای محلی و منطقهای، در خودکفایی و پیشرفت این مناطق محروم نقش مؤثری داشته است.
حنیفپور در ادامه فعالیتهای خود چندسالی را نیز در سازمان فرهنگیاجتماعی شهرداری مشهد حضور داشته و یکی از طراحان و مبتکران شوراهای اجتماعی محلات مشهد بوده است. او همچنین بهعنوان یک استاد روانشناس در برگزاری کلاسهای آموزشی و پیشگیرانه در زمینه اعتیاد و ترک اعتیاد فعالیتهای زیادی از خود برجای گذاشته و با راهاندازی و مدیریت اردوگاه ترک اعتیاد و خیریه حمایتگران در حوزه ترک معتادان و کمک به خانوادههای بیسرپرست، فعال بوده است. درادامه گفتوگوی دوستانهای با این استاد دانشگاه، فعال اجتماعی، نویسنده و پژوهشگر در حوزه روانشناسی و فلسفه انجام دادهایم که در سطور بعدی مرور میکنید.
محمد حنیفپور سال ۱۳۴۵ در شهرستان سبزوار به دنیا میآید، در دوره دبیرستان و همزمان با جنگ تحمیلی در جبهههای جنگ حاضر و در عملیاتی دچار مجروحیت میشود.
حنیفپور در اینباره میگوید: در دوره دبیرستان به همراه خانواده به مشهد آمدیم. در سالهای آخر دبیرستان در چند نوبت راهی جبهههای جنگ شدم و در عملیاتهای مختلفی نیز شرکت داشتم تا اینکه سرانجام در عملیات کربلای ۵ مورد اصابت گلوله تیربار نیروهای بعثی قرار گرفته و دچار مجروحیت از ناحیه پهلوی راست شدم.
بعد از مجروحیت به بیمارستان اهواز منتقل شده و تحت عمل جراحی قرار گرفتم، بعد از عمل جراحی که موفقیتآمیز هم بود، دکتر بهسراغم آمد و گفت: «شانس آوردی پسر! خدا به تو و خانوادهات رحم کرد، گلوله در چند میلیمتری ستونفقرات و کلیهات جا خشک کرده بود که خداراشکر مداوا شد، اگر گلوله کمی آن طرفتر و به نخاعت خورده بود، تا آخرعمر فلج شده بودی.» بعد از عمل جراحی به بیمارستان قائم مشهد منتقل شدم و بعد از گذراندن دوران نقاهت، با وجود پیگیری و تلاش زیاد بهواسطه شدت جراحات، خانواده رفتنم به جبهه را ممنوع کرد.
جانباز جنگ تحمیلی بعد از بهبودی و سلامت کامل، با قبولی در کنکور به تحصیل در دانشگاه پرداخته و در کنار تحصیل بهعنوان معلم در مناطق محروم سبزوار و مدیر آموزش و پرورش جوین مشغول به تدریس و خدمت میشود.
وی میگوید: سال ۱۳۶۸ در رشته امور تربیتی دانشگاه تربیت معلم دامغان پذیرفته شدم و بعد از دریافت مدرک کارشناسی در رشته امور تربیتی، با قبولشدن در کنکور کارشناسیارشد، فوقلیسانس رشته روانشناسی و مشاوره را نیز از دانشگاه نیشابور دریافت کردم.
در این دوران به خدمت آموزشوپرورش شهرستان سبزوار درآمدم و ۵ سال را بهعنوان معلم و رئیس دبیرستانهای فقیهسبزواری و معرفت در شهرستان داورزن (سبزوار) که در آنزمان در تقسیمات کشوری به صورت بخش اداره میشد، تدریس کردم.
مدیر دبیرستان فقیه سبزواری داورزن بعد از ۵ سال معلمی و مسئولیت در آموزش و پرورش بخش داورزن از توابع شهرستان سبزوار به دلیل فعالیتهای پیگیرانهای که انجام میدهد بهعنوان بخشدار داورزن انتخاب میشود.
وی در توضیح این مطلب میگوید: بعد از ۵ سال معلمی در بخش داورزن به دلیل روحیه پیگیری و انگیزهای که در کار داشتم، بهعنوان بخشدار داورزن انتخاب شدم. بعد از تصدی این پست، عزم و اراده خود را جزم کردم تا به اوضاع آشفته و عقبمانده بخش داورزن سروسامانی بدهم.
تلاش در جذب مشارکتهای مردمی اولین قدم در مسیر توسعه بود، بخش داورزن منطقه کوچکی بود که ریسک سرمایهگذاری در آن بالا بود و سرمایهداران محلی، ثروت خود را به شهرستانهای مجاور همانند سبزوار منتقل کرده و پول خود را در آنجا سرمایهگذاری میکردند.
این در حالی بود که بخش داورزن دارای پتانسیلهای گردشگری و کشاورزی بالقوهای بود، به عنوان مثال در داورزن ۶۸ اثر تاریخی به ثبترسیده وجود دارد که «بقعه سیدناصربن محمد»، «مسجد جامع چشام»، «مسجد جامع پایین قلعه مزینان»، «امامزاده سیدعلیاکبر»، «غار اصحابکهف»، «قلعه چهلدختر» و «آتشکده آذر برزینمهر» از مهمترین آنهاست.
همچنین مناطق نامن و باشتین محل نهضت سربداران در این بخش واقع است که موجبات فخر مردمان این مرز و بوم است. از طرفی داورزن در بخش کشاورزی فعال است و خربزه، هندوانه و انگور از مهمترین محصولات کشاورزی این شهرستان است.
با این مقدار استعداد گردشگری و کشاورزی این منطقه بسیار محروم بوده و مردمانش در فقر مطلق زندگی میکردند. ما از طریق ارتباط و گفتگو با سرمایهداران محلی و با اعطای امتیازات و حمایتهای قانونی در بخش دولتی، این اطمینان را به آنها دادیم که با خیال راحت به فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی در شهر خود بپردازند، علاوهبر سرمایهداران محلی در جذب سرمایهگذاران خارج از محدوده شهرستان نیز گامهای مثبتی برداشته شد و با اعطای برخی امتیازها و معافیتهای سرمایهگذاری از سمنها و تشکلهای غیردولتی دعوت به همکاری شد.
یکی دیگر از برنامههای ما در بخشداری داورزن ارتقای جایگاه زنان و حضور بانوان در فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بود. این مهم به شدت مورد استقبال زنان داورزن قرار گرفت، با حضور بانوان در جامعه بخش بزرگی از مشکلات اجتماعی و فرهنگی خانوادهها که تا آنزمان معضل بزرگی به حساب میآمد، برطرف شد.
درمجموع با انجام فعالیتهای گستردهای که در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انجام شد، بخشداری داورزن با پیشرفت هفتاددرصدی پروژهها و طرحهای اقتصادی و فرهنگی نسبت به سالهای قبل روبهرو و گامهای محکمی به سمت ارتقا از بخش به شهرستان برداشته شد.
کارشناسارشد رشته روانشناسی بعد از بخشداری داورزن، مدتی نیز معاونت فرمانداری شهرستان تربتجام و درگز را برعهده میگیرد.
حنیفپور در این باره میگوید: شهرستان تربتجام به دلیل مرزی و دور افتاده بودن از مرکز استان، با مشکلات مهمی از جمله قاچاق مواد مخدر و سوخت روبهرو بود. در این شهرستان نیز با اجرای طرحهای اقتصادی و فرهنگی، تمایل به کسبوکار و فعالیت عامالمنفعه را به جای قاچاق در بین شهروندان نهادینه کرده، همچنین با اجرای طرحهای امنیتی با مشارکت نیروی انتظامی امنیت از دست رفته در مرزها را دوباره به این شهرستان مرزی بازگرداندیم.
بخشدار سابق داورزن در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ در استانداری خراسان بزرگ مشغول به فعالیت شده و برای اولینبار بزرگترین جشنواره توانمندیهای شهرستانهای خراسان بزرگ را برگزار میکند.
حنیفپور در توضیح این مطلب میگوید: در بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ از طرف استانداری خراسان بزرگ بهعنوان معاون مدیرکل اموراجتماعی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان بزرگ منصوب شدم.
در اولین قدم برای معرفی بهتر شهرستانهای استان و آشنایی بیشتر سرمایهگذاران و کارآفرینان با امکانات و ظرفیتهای اقتصادی شهرستانها، بزرگترین «جشنواره توانمندیهای شهرستانهای استان خراسان» در محل نمایشگاه بینالمللی مشهد به مدت ۹۰ روز برگزار شد.
در این نمایشگاه هرکدام از شهرستانهای استان خراسان بزرگ همانند بیرجند، نیشابور، درگز، سبزوار، تربتحیدریه و... دارای یک غرفه اختصاصی بودند که در این غرفه توانمندیهای اقتصادی، ظرفیتهای کشاورزی، دامداری، گردشگری و امکانات اجرایی و سختافزاری، استعدادهای هنری، آداب و رسوم، غذاهای سنتی، لباسهای محلی و موسیقی سنتی از هر شهرستان در معرض دید عموم قرار میگرفت.
همچنین فرمانداران تمام شهرستانها در این نمایشگاه حضور داشته و بهعنوان مدیر غرفه آن شهرستان به حساب میآمدند. از طرفی در زمان فعالیت بنده بهعنوان معاون مدیرکل امور اجتماعی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان برای اولینبار ماهنامه «خراسان شورا» به چاپ رسید. این ماهنامه با هدف ارتقابخشی به دانش شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین انعکاس اخبار، اطلاعات و موفقیتهای شوراهای اسلامی انجام شد منتشر میگردید.
خوشبختانه با پیگیریهای مستمر ما از طریق استانداری و وزارت کشور در حدود ۱۰ شهرستان جدید از جمله فیضآباد، بردسکن، جوین، جغتای، سلطانآباد، خوشاب، داورزن، بجستان و... به وجود آمد. تشکیل این شهرستانهای جدید منجر به تقسیم استان خراسان بزرگ و تشکیل ۳ استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی شد.
از دیگر برنامههای ما در استانداری برگزاری دورههای آموزشی نهگانه (۵ روزه) ویژه اعضای شوراهای اسلامی، نمایندگان و فرمانداران در کمیته تطبیق مصوبات شوراها و همچنین آموزش کارکنان فرمانداریهای مرتبط با شوراهای اسلامی بود. این طرح ارتباط و درک متقابل بین اعضای شوراهای اسلامی و فرمانداریها را بیشتر از قبل آسان و ممکن نمود. همچنین راهاندازی و تأسیس ۳۰۰ تشکل غیردولتی و سمنها در استان و ساماندهی سمنهای قبلی در دهه ۸۰ از دیگر اقدامات ما در استانداری خراسان بود.
برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر علی شریعتی در سالروز درگذشتش در مزینان یکی دیگر از طرحهایی بود که برای اولینبار در دوره حضور بنده در استانداری خراسان بزرگ انجام شد. در این مراسم تعدادی از وزرا از جمله موسوی لاری، وزیر کشور، دکتر معین، وزیر علوم و تحقیقات، خانواده و فرزندان دکتر علی شریعتی، دوستان و نخبگان کشوری در روز ۲۹ خرداد سالروز فوت وی با حضور در زادگاه این اندیشمند بزرگ، بهعنوان یکی از مفاخر فرهنگی و علمی کشور، مقام و مرتبه او را گرامی داشتند.
ما حتی در دورهای سعی و تلاش زیادی داشتیم که بتوانیم پیکر دکتر علی شریعتی را از سوریه به زادگاهش انتقال بدهیم و در این راه بیش از ۶۰ جلسه نیز در استانداری و دیگر ارگانهای ذیربط برگزار کردیم، اما بنابر دلایلی این کار صورت نگرفت.
برای معرفی بهتر شهرستانهای استان و آشنایی بیشتر سرمایهگذاران و کارآفرینان با امکانات و ظرفیتهای اقتصادی شهرستانها، بزرگترین «جشنواره توانمندیهای شهرستانهای استان خراسان» در محل نمایشگاه بینالمللی مشهد به مدت ۹۰ روز برگزار شد
معاون مدیرکل اموراجتماعی استانداری خراسان بعد از چند سال خدمت در فرمانداری و استانداری، در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ بهعنوان محقق اجتماعی در سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد حضور فعالی دارد.
حنیفپور با تأیید این مطلب میگوید: از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ به مدت ۵ سال به عنوان عضو هیئت مدیره سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری مشهد و محقق امور اجتماعی در این سازمان فعالیت کردم. در این دوره مصوبکردن بخش تبلیغات دیجیتال مشهد، طرح توسعه و گسترش فرهنگسراهای شهرداری و توسعه خانههای فرهنگ محلات را در برنامه کاری سازمان فرهنگی شهرداری قرار دادیم و در طول چندسال موفق به ایجاد ۲۰ خانه فرهنگ در محلات مختلف مشهد و تأسیس چند فرهنگسرا از جمله فرهنگسرای غدیر، فرهنگسرای ترافیک، فرهنگسرای پایداری و... در مناطق مختلف شهر مشهد شدیم.
در این فرهنگسراها کلاسهای مختلف آموزشی از قبیل فرهنگ شهروندی، کلاسهای تربیتی، فرزندپروری برای خانواده و شهروندان برگزار میشد، همچنین در کنار دورههای آموزشی روانشناختی و تربیتی، یادگیری مشاغل خانگی از قبیل خیاطی، گلدوزی، نقاشی و هنرهای دستی و سنتی نیز برای شهروندان برگزار شد که در کارآفرینی و اقتصاد خانوارها نقش بسزایی ایفا کرد.
برگزاری مراسم و جشنهای شاد و تفریحی با عنوان «بیایید باهم بخندیم، نه بههم» برای عموم شهروندان در پارکهای بزرگ شهر مانند باغملی، پارک ملت و بوستان کوهسنگی از جمله برنامههای مفرحی بود که در جهت ارتقای شادی و افزایش روحیه نشاط و سرگرمی در بین شهروندان اجرا شد.
در همان سالها طرح راهاندازی شوراهای اجتماعی محله را برای اولین مرتبه شروع کردیم و دستورالعمل، قوانین و مقررات اولیه شوراهای اجتماعی محله تدوین شد و در سال ۱۳۸۸ نیز اولین دوره شوراهای اجتماعی محلات با هدف مشارکت بیشتر مردم در سازندگی شهر تشکیل شد.
حنیفپور، همزمان با حضور در خدمات دولتی، تحصیلات عالی خود را ادامه داده و بعد از گرفتن مدرک دکتری در رشتههای روانشناسی و فلسفه به تدریس، تألیف و پژوهش در زمینههای علمی مختلف میپردازد.
وی با تأیید این مطلب میگوید: در کنار خدمات دولتی از تحصیل غافل نبوده و در رشته روانشناسی و مشاوره، موفق به دریافت مدرک کارشناسیارشد از دانشگاه کرج شدم. برای دوره دکترا عازم کشور ارمنستان شدم و دکترای روانشناسی را از دانشگاه ملی این کشور گرفتم. در همان زمان به دلیل علاقهای که به فلسفه اسلامی داشتم، با حضور در دانشگاه ملی تاجیکستان رشته تاریخ فلسفه را دنبال و مدرک دکترای فلسفه را نیز از این دانشگاه دریافت کردم.
با پایان تحصیلات عالیه و از ۲۳ سال قبل تدریس در دانشگاههای مختلف کشور از جمله دانشگاه آزاد مشهد، قوچان، سبزوار، مؤسسه آموزشی بینالود، دانشگاه فرهنگ و هنر و دانشگاه نیروی هوایی و... را آغاز کردم.
به دلیل علاقهای که به فلسفه اسلامی داشتم، با حضور در دانشگاه ملی تاجیکستان رشته تاریخ فلسفه را دنبال و مدرک دکترای فلسفه را نیز از این دانشگاه دریافت کردم
دارنده مدرک دکترای روانشناسی از دانشگاه ملی ارمنستان همزمان با تدریس در دانشگاه، نوشتن تألیفاتی در حوزه روانشناسی و فلسفه را آغاز کرده و تاکنون چندین نسخه کتاب را به چاپ رسانده است.
وی دراینزمینه میگوید: همزمان با تدریس در دانشگاه، دست به قلم شدم و نوشتن چندین کتاب را آغاز کردم. «انسان، معمای خلقت» اولین کتابی است که از من به چاپ رسیده است که در آن به موضوع بررسی رفتار انسانی از دیدگاه روانشناسی و اسلام پرداختهشده و کیفیت رفتار نفسانی و رفتار روانی انسان و نیز رفتارهایی از قبیل حزن، اندوه و ترس مورد بررسی موشکافانه قرار گرفتهاست.
محمد حنیفپور به کتاب «کیفیت نفسانی و روانی از دیدگاه ملاصدرا» اشاره کرده و میگوید: باتوجه به مبانی فلسفی ملاصدرا میتوان به آسیبشناسی نفس آدمی پرداخت. از این کتاب میتوان نتیجه گرفت انسان که در رابطه با وجود مطلق، دچار فقر و ضعف هستی است طبیعتا دچار ضعف در ناحیه علم بوده و در نتیجه میتوان جهل و غفلت را در وجود آدمی بهعنوان یک عامل آسیب به شمار آورد. نکته جالب توجه این است که گرچه در هر انسانی استعداد و مرتبه خاصی از وجود و علم محقق است، اما وی میتواند با تلاش خویش در جهت سعه وجودی گام برداشته و با تسلط عقل بر قوای دیگر رفتارهایش را به سطح عقلانی سوق دهد.
وی در ادامه به کتاب «سرگذشت حکمتشناسی» که درباره زندگی پروفسور «موسی دینارشایف» است اشاره کرده و میافزاید: پروفسور استاد من در دانشگاه فلسفه تاجیکستان و از نوابغ علم فلسفه جهان است. وی متولد سال ۱۹۳۴ میلادی بوده و امروز دارای درجه دکترای فلسفه است.
وی از پنجاهدوسالگی سردبیر دایرهالمعارف تاجیکستان بوده و از سال ۱۹۸۸ مدیر شعبه فلسفه آکادمی علوم تاجیکستان و درضمن رئیس پژوهشگاه فلسفه است. این کتاب سرگذشت این استاد گرانمایه را بازگو میکند و به زبان روسی نوشته شده است.
«۱۲۰۰ سؤال درباره کودک ونوجوان» دیگر کتاب من است که به بررسی و سؤالات مربوط به رفتار کودک، نوجوان و چگونگی رفتار والدین با فرزندان خود پرداخته است. همچنین در کتاب دیگری کیفیت روانی از دیدگاه ملاصدرای شیرازی را بیان کردهام.
۳ کتاب دیگر نیز در دست تألیف دارم، این تألیفات در حوزه روانشناسی و خانواده، اثبات وجود خدا از دیدگاه متکلمان و فلاسفه اسلامی است. همچنین تاکنون مقالات مختلف پژوهشی متعددی نوشتهام که در این میان ۲۲ مقاله علمی در حوزه فلسفه و روانشناسی در محافل علمی داخلی و خارجی خوانده و به چاپ رسیده است.
ازجمله این مقالات پژوهشی سبک تعارض بین دختران و مادران بوده است که از دیدگاه روانشناسی و رفتاری مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، دیگر مقاله پژوهشی من درباره تأثیر وجود تشکلهای غیردولتی بر پیشرفت و توسعه شهری بوده و تأثیر این نهادها در جوامع شهری را بررسی میکند.
پژوهش دیگر، تأثیر امنیت شغلی در اعمالکاری و موفقیت کاری کارمندان استانداری خراسان رضوی است، دیگر مورد پژوهشی انجام شده، تأثیر آموزش مهارتهای زندگی و نقش آن در کاهش رفتارهای پرخطر شهروندان است، در این پژوهش اثبات شده که افراد آموزشدیده در کلاسهای آموزش شهروندی کمتر دچار رفتارهای پرخطر و غیرمتعارف هستند و تسلط بیشتری بر رفتار خود دارند. علاوه بر این مقالات پژوهشی، مقالات دیگری نیز در حوزه روانشناسی و رفتارهای انسانی از دیدگاه روانشناسی مدرن و فلسفه اسلامی نوشتهام که همگی چاپ و مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «انسان، معمای خلقت» در کنار تدریس، با تأسیس مرکز مشاوره و مرکز ترک اعتیاد به رهایی معتادان از قید مواد مخدر و مشاوره خانواده آنان همت گماشتهاست.
حنیفپور با تأیید این مطلب میگوید: در حوزه روانشناسی و مشاوره، درمانگاه مشاورهای «حمایتگران» را در جهت درمان آسیبهای اجتماعی، رفتاری، خانوادگی و اختلافات فردی تأسیس کردهام، در کنار این، مؤسسه خیریه حمایتگران نیز از سال ۱۳۸۴ با هدف آموزش مشاورهای، فرهنگی، اجتماعی و حمایتی از خانوادههای نیازمند و آسیبپذیر جامعه با مدیریت شخص خودم تأسیس شده است که فعالیت این خیریه تاکنون ادامه داشته و از طریق کمک خیران و سازمانهای ذیربط شرایط زندگی بهتر، اشتغالزایی، کارآفرینی و آموزش مشاغل خانگی برای خانوادههای نیازمند را فراهم میکند.
وی به تأسیس مرکز ترک اعتیاد اشاره کرده و میگوید: در حوزه ترک اعتیاد و خدماتدهی به معتادان و خانوادههای آنان نیز فعالیتهای گستردهای داشتهایم و با تأسیس مرکز درمانی معتادان به سوءمصرف مواد مخدر در هر دوره بین ۳۵ تا ۴۰ نفر از معتادان عموما خودمعرف را در این مرکز بر طبق تعرفههای سازمان بهزیستی بستری کرده و درمان و مداوای آنان را انجام میدهیم.
در این مرکز از طریق گفتگو با معتادان و خانوادههای آنان دلایل اعتیاد را بررسی کرده و بعد از شناسایی این دلایل که البته اغلب دلایل اقتصادی و مالی هستند، با کمکگرفتن از افراد خیّر، شرایط ایجاد اشتغال را برای آنها بعد از ترک مواد مخدر مهیا خواهیم کرد.
حنیفپور به عنوان یک استاد روانشناس و پژوهشگر، سمینارها و همایشهای مختلف گروهی را در استان و کشور برگزار کرده است.
وی در این باره میگوید: بهعنوان یک کارشناس در حوزه روانشناسی، کارگاهها، سمینارها و همایشهای مختلف گروهی را باعنوان آموزش مهارتهای زندگی و خودمراقبتی با هدف کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی با حداقل ۱۳۰ عنوان آموزشی از جمله فرزندپروری، روابط زوجین، کاهش تنش، مدیریت خشم و مدیریت استرس را در اغلب شهرستانهای استان برگزار کردهام، البته این همایشها با همین کیفیت در بسیاری از استانهای دگر همانند هرمزگان، سیستان و بلوچستان و یزد برگزار شده است.
نویسنده کتاب «کیفیت نفسانی و روانی از دیدگاه ملاصدرا»، در زمان تحصیل در مقطع دکترای روانشناسی در کشور ارمنستان، کتابی را به زبان روسی نگاشته است که این کتاب تأثیرات عمیقی بر همکلاسیهای کمونیست و بیدین او برجای میگذارد و وجودیت ذات اقدس الهی را بر خیلی از آنها آشکار میکند.
از طریق استدلالهای اسلامی و فلسفی وجود خدا را برای یکی از دانشجویان منکر خدا اثبات میکند و این دانشجو با این استدلال متوجه اشتباه خود درباره خدا میشود.
حنیفپور در توضیح این مطلب میگوید: در دوران تحصیل در کشور ارمنستان، همشاگردی روستباری داشتم، این فرد کمونیست دوآتشهای بود و هیچ اعتقادی به خدا و آخرت نداشت. او اعتقاد داشت که دین، مذهب و خدا خرافات و رفتن به مسجد و کلیسا کار بیهودهای است.
از طرف دیگر من که اعتقاد زیادی به خدا و مذهب داشتم، از این موضوع خیلی ناراحت بود و قصد داشتم هر طوری که هست او را با خدا و خداشناسان آشنا کنم. این همکلاسی روستبار باعث شد نوشتن کتابی را آغاز کنم که بسیاری از افراد کمونیست، لائیک و بیدین بعد از مطالعه آن متحول شدند.
نام این کتاب «اثبات وجود خدا از دیدگاه فلاسفه و متکلمین» نام دارد که به زبان روسی نوشته شده است و تأثیرات عمیقی در افرادی که ذاتا به وجودیت خدا اعتقادی ندارند، برجا گذاشته است. به یاد دارم آن همکلاسی کمونیست بعد از مطالعه آن کتاب به من گفت: «محمد، به دنبال حقیقت خواهم رفت و حقیقت خدا و وجود را پیدا خواهم کرد.»